عشق یا رفاقت ❤️ پارت 3

-A- 🗿🚬 -A- 🗿🚬 -A- 🗿🚬 · 1402/08/12 20:45 · خواندن 1 دقیقه

بچه ها این پارت خیلی کوتاه هست پس ببخشید این هفته امتحان داریم بست سر هم 🫠

خب بریم سراغ ادامه 

آدرینا 

پایین بودیم من چون خیلی هیجان داشتم دوستاشتم زود تر بریم ولی بقیه ی اکیپ می خواستن ظهر برن و اصلا هیجان نداشتن و شاید شب هم می‌رفتند پس برای جمع کردن همه و مجبورشون کنم زود بریم یک نگاهی انداختم و دیدم بله فقط داداش و مرینت نیستند پس گفتم برای بار دوم برم دونبالشون رفتم طبقه ی بالا و بدون هیچ در زدنی درو وا کردم 

آدرینا. عه هه ببخشید شما بودین 

آدرین.تو عقل نداری دختر معلومه ما بودیم دیگ 

مرینت.آدرررین با بچه درست صحبت کن عزیزم شما هم در بزن حالا که میدونی ما با هم هستیم 

آدرینا.باشه ولی من این سری بدون شما نمی رم 

بعد مرینت و داداش از روی تخت پا شودند و اومدند بیرون 

رفتیم پایین می خواستم برم راجب مارتین یک چیزی به کاگامی بگم (همون دیگه چند وقته ی حس دیگه بهش داره )

که دیدم نیست از ادوارد پرسیدم گفت.فکر کنم رفت آشپز خونه

منم رفتم آشپز خونه ولی دیدم .......‌‌....

شرمنده کم بود ولی اگه کامنت نمی دین لطفاً لایک کنید 😉🥰❤️