منحرفی 💦(بخش دوم )
خب بچه ها قول داده بودم و پاش هستم اصلا شاید این به یک رمان تبدیل شد حالا دیگه وقتتون رو نگیرم برید ادامه
#حمایت
*_*
(0_0)
ಠ_ಠ
*I love you *
از زبان مرینت
بعد منو برد به یک پارتی واقعا توی اونجا پر بوی الکل بود منم مجبور بودم که تحمل کنم همین جوری در حال راه رفتن بودم که یم پسره دستم رو گرفت و کشیدم سمت خودش، لباسی که بهم داده بود پوشیده بودم خیلی باز بود پسره اومد دستش رو برد زیر دامنم و انگشتش رو کرد توی کصم بعد که قشنگ دید آبم اومد دستش رو از زیر لباسم برد جای سینه هام و قشنگ مالوندشون بعد منو چرخوند و کیرشو توی کونم کرد و تتند تند تلمبه زد بعد که از جای اون رفتم که باز چند تا پسرم درم جمع شدن و همشون کیر توی کونم کردند و تلمبه زدند منم ب ای اونا ساک زدم و اونا لب هامو خوردن ببعد با سینه هام بازی کردند و بالاخره دست برداشتند منم که دیگه کامل خسته شده بودم رفتم جای همون مرده و با التماس ازش خوایتم ولم کنه اونم گفت...
بچه ها این پایان منحرفیمون بود ولی شاید به یک رمان تبدیل شد نظر بدین و حمایت فراموش نشه
#حمایت